خطبه حماسی
آنگاه شروع به خطبه مىکند اما خطبهاى که با ناله و اشک همراه نیست، خطبهاى که با لرزش صدا و اضطراب همراه نیست بلکه کوبنده و محکم است. آهنگ کلمات به کار گرفته شده براى حالات حماسى قرار داده شده است. زیرا معمولاً وقتى کسى بخواهد همراه با سوز و گداز خطبه بخواند کلماتى را انتخاب مىکند که به حروف قابل مدّ مانند «ین» و «اون» ختم شود نظیر «الحمد اللّه رب العالمین، بارىء الخلائق اجمعین. مالک یوم الدین، مبیر الظالمین» تا اگر صدایش گرفت و گریه گلویش را فشرد با کشیدن حروف مدّ آن ضعف را جبران کند و باز کسى که نمىداند سرانجام، حالش چگونه خواهد شد باز براى رعایت احتیاط همین گونه کلمات را انتخاب مىکند ولى زهراى مرضیه(ع) کلمات دیگرى را انتخاب کرد که کوچکترین لرزش، اضطراب و تغییر حالت کاملاً در آن کلمات رخ مىنمود. با صداى رسا گفت:
«الحمد للّه على ما الهم، و له الشکر على ما انعم، و الثّناء بما قدّم، من عموم نعمة ابتدأها، و سبوغ آلاء اسداها، و تمام مِنَن اولاها، جمّ عن الاحصاء عددها و نأى عن الجزاء امدها و تفاوت عن الإدراک ابدُها، و ندبهم لاِستزادتها بالشکر لإتصالها و استحمد الى الخلائق باجزالها و ثنى بالندب الى امثالها ...»(2)
عمق کلمات و معانى آن را در وقت دیگر باید مورد بررسى قرار داد و مىتوان به شرحهاى خطبه آن حضرت مراجعه کرد. فعلاً هدف بیان آهنگ کلمات، چینش آنها و حروفى است که کلمات به آنها ختم مىشود که هر خوانندهاى مىتواند تمرین کند و با حالت گریه و زارى و فشار گریه بر گلو این کلمات را بخواند تا متوجه شود این کلمات براى آن حالتها نیست و مسلما حضرت زهرا(ع) در آن حال که خطبه مىخوانده گریه و زارى نمىکرده، بلکه خطیبى قوى، حماسى و فصیح بوده که کلمات را و فرازها را یکى پس از دیگرى با آهنگى رسا انشا مىکرده است.
اثرپذیرى بزرگان اهل ادب از مقدمه خطبه حضرت زهرا(ع)
به زودى سران قوم و اهل علم و فرزانگان و کسانى که در امور اجتماعى و روحى دستى داشتند فهمیدند که او یک شخص معمولى نیست؛ او بانویى داغدار و مصیبتزده نیست که مصیبت فقدان پدر، او را آشفته کرده باشد و نتواند بر خود مسلط باشد و نتواند جلوى گریه خود را بگیرد بلکه آگاهانه کلماتى را انتخاب مىکند که با حالت حرارت و فوران، از وجود انسانى نشأت مىگیرد. و باید سخنان او را سخنان حکیمى فرزانه دانست و به آنها گوش دل سپرد.
حضرت زهرا(ع) با این حرکات و سکنات و پیمودن این فراز و نشیبها، در همین مراحل آغازین ثابت کرد که احساسات و عواطف خانوادگى و فامیلى نیست که او را به مسجد کشانده و او را به خطبهخوانى وادار کرده است بلکه مطالب مهم دیگرى در میان است که باید بیان کند. نحوه ورود به مسجد و شروع خطبه و کلمات ابتدایى آنچنان همگان را مجذوب خود ساخت که ابنابىالحدید معتزلى در شرح نهجالبلاغهاش در توضیح نامه 45 حضرت على(ع) به عثمان بنحنیف که حضرت نامى از فدک به میان آورده به نقل قسمتهایى از خطبه حضرت زهرا(ع) مىپردازد و قبل از آن حالت ورود و هیأت وارد شدن حضرت زهرا و گریه و سکوت او و اولین کلماتى که زهرا(ع) خطبه را با آنها شروع کرد را ذکر مىکند و سپس به کلمات حضرت پیرامون مسأله فدک مىپردازد.
از اینکه ابنابىالحدید به بیان حالت ورود زهرا(ع) سکوت و گریه او و جملات اول خطبه آن حضرت مىپردازد معلوم مىشود که این امور در نظر او نیز بسیار مهم بوده است و الا همه این مقدمات را رها مىکرد و همان قسمت مربوط به فدک را نقل مىکرد.
از اینجا معلوم مىشود که قصد حضرت زهرا(ع) از سکنات و حرکاتش بر بزرگان اهل ادب و فضل مخفى نمانده است اگرچه توده مردم ممکن است در آن لحظات متوجه مقصود آن حضرت نشده باشند. بنابراین حضرت زهرا(ع) با گذشت زمان به هدف خود که معرفى جنبههاى مختلف شخصیت خود و بیان انحراف خلافت بود فائق آمده است.
ادامه دارد